ما به عنوان بازاریاب محصول، دقیقاً در نقطهی تلاقی چیزی که توسط تیم محصول ساخته میشه و شیوهای که این محصول به دست کاربرها و دنیای بیرون میرسه، قرار داریم. کار ما اینه که کاربرها رو از قابلیتهای جدید باخبر کنیم و اونها رو به استفاده از این قابلیتها تشویq کنیم، اون هم به روشی که به بهترین شکل با نیازهاشون هماهنگ باشه. این آموزش به شما یاد میده که چطور مثل یک بازاریاب محصول فکر کنید تا به طور مؤثر، استقبال از قابلیتهای جدید رو افزایش بدید.
قدم اول: درک عمیقی از طراحی محصول پیدا کنید
برای اینکه به یک بازاریاب محصول عالی تبدیل بشید، خیلی مهمه که برای یادگیری طراحی محصول، از جمله اصول UX و UI، وقت بذارید. همونطور که یه مترجم باید به هر دو زبانی که باهاشون کار میکنه مسلط باشه، یه بازاریاب محصول هم باید هم دنیای محصول و هم دنیای بازاریابی رو بفهمه. با عمیقتر کردن دانشتون در زمینهی طراحی محصول، بهتر میتونید ایدههاتون رو به تیم محصول منتقل کنید و قابلیتهای فنی محصول رو به مزایای جذاب برای کاربر ترجمه کنید.
قدم دوم: مشکل اصلی که قابلیت شما حل میکنه رو پیدا کنید
یک جنبهی کلیدی در بازاریابی محصول موفق اینه که به وضوح توضیح بدید قابلیت جدید شما دقیقاً کدوم مشکل کاربر رو حل میکنه. کاربرها زمانی به احتمال زیاد از یه قابلیت جدید استفاده میکنن که بفهمن چطور یه مشکل مشخصی که باهاش درگیر هستن رو برطرف میکنه. به مشکلات و دغدغههایی (Pain Points) که کاربرهاتون تجربه میکنن فکر کنید و ببینید قابلیت شما چطور اونها رو تسکین میده.
اینجا یه مثال از رویکرد ما در Uxcel برای تجربهی جدید پروفایل کاربریمون هست. وقتی تصمیم گرفتیم این قابلیت رو بهبود بدیم، متوجه شدیم که طراحها برای ساختن یک تصویر کامل و یکپارچه از مسیر شغلیشون به دردسر میافتن و اغلب مجبورن با چندین فایل و لینک پورتفولیو سر و کله بزنن. تجربهی جدید پروفایل Uxcel این مشکل رو با ترکیب کردن عناصر یک رزومهی سنتی، پورتفولیوی طراحی و دستاوردهای یادگیری در یک جای واحد، حل کرد. علاوهبر این، هر کاری که شما در Uxcel انجام میدید — دورههایی که کامل میکنید، گواهیهایی که میگیرید، مهارتهایی که کسب میکنید — همه به طور خودکار به پروفایل شما اضافه میشن. این کار باعث میشه یک طراح خیلی راحتتر بتونه تصویر دقیقی از پیشرفت شغلیش بسازه و اون رو بهروز نگه داره.
قدم سوم: فقط تعریف نکن، نشون بده!
وقتی قابلیتهای جدید رو معرفی میکنید، خیلی مهمه که ارزش اونها رو نشان دهید، نه اینکه صرفاً توصیفشون کنید. آدما معمولاً وقتی میتونن چیزی رو از نزدیک ببینن یا تجربه کنن، ارزشش رو بهتر درک و تحسین میکنن. در مورد پروفایلهای Uxcel، ما میدونستیم که کاربرها عاشق این هستن که دستاوردهاشون به طور خودکار به پروفایلشون اضافه میشه. با این حال، میدونستیم که باید فعالانه این فرآیند رو به کاربرها نشون بدیم، نه اینکه فقط در موردش بهشون بگیم.
قدم چهارم: استراتژیتون رو به تصویر بکشید
استفاده از ابزارهای بصری یه راه عالی برای بازاریابهای محصوله تا ایدههاشون رو برای تیم محصول توضیح بدن. نمایش تصویری ایدهها اغلب میتونه مفاهیم پیچیده رو مؤثرتر از کلماتِ تنها منتقل کنه.
برای اینکه تیم محصول رو در مورد استراتژیام برای افزایش استفاده از پروفایل قانع کنم، چند تا کمک بصری ساختم:
-
دیاگرام مسیر ایدهآل کاربر (User Happy Path)
-
این دیاگرام، مسیر ایدهآلی که میخوایم کاربرهامون طی کنن رو نشون میده. این یه فرآیند واضح و قدم به قدمه:
- کاربر فعالیتی رو که به ساخت پروفایل کمک میکنه، کامل میکنه.
- به کاربر بازخورد داده میشه که دستاوردش پروفایلش رو تکمیل میکنه.
- کاربر دستاوردش رو در پروفایلش میبینه.
- کاربر تشویق میشه که به ساختن پروفایلش ادامه بده.
این جریان ساده به تیم محصول کمک میکنه تا نقاط تماس کلیدی که میتونیم در اونها کاربر رو به استفاده از پروفایل تشویق کنیم، بفهمن.
-
جریانهای کاربری فعلی (Current User Flows)
-
این دیاگرام دو تا از جریانهای کاربری فعلی رو نشون میده: یکی برای تکمیل یه آزمون و دیگری برای تکمیل یه دوره. با ترسیم این جریانهای موجود، میتونیم فرصتهایی رو پیدا کنیم که تبلیغ پروفایل رو به طور یکپارچه در تجربهی کاربری ادغام کنیم. یادداشت زرد رنگ، تمرکز ما رو روی جریان تکمیل دوره نشون میده، چون این رایجترین مسیر برای کاربرهای ماست.
-
طرحهای اولیه ساده (Lo-fi Mockups) از تغییرات پیشنهادی
-
این موکاپها تغییرات مشخصی در رابط کاربری (UI) رو نشون میدن که میتونیم برای تشویق به استفاده از پروفایل انجام بدیم:
- جایگزین کردن دکمهی فعلی با یک لینک برجستهتر برای مشاهدهی گواهی در پروفایل کاربر.
- اضافه کردن یک دکمهی اضافی «مشاهده پروفایل» تا به کاربرها فرصتهای بیشتری برای درگیر شدن با پروفایلشون بدیم.
با ساختن این نمایشهای بصری، من تونستم ایدههام و تأثیر بالقوهشون رو منتقل کنم. این رویکرد به تیم محصول کمک کرد تا تغییرات پیشنهادی رو در بستر واقعیتری درک کنن و ببینن که چطور این تغییرات میتونن ضمن افزایش استفاده از پروفایل، تجربهی کاربری رو هم بهبود بدن.
قدم پنجم: با جریانهای کاربری موجود ادغام بشید
یک رویکرد موفق برای معرفی قابلیتهای جدید اینه که از مسیرهای آشنای کاربر استفاده کنید. کاربرها به احتمال زیاد قابلیتهای جدید رو میپذیرن اگه این قابلیتها داخل جریانهایی معرفی بشن که از قبل میشناسن و استفاده میکنن. این کار، فرآیند یادگیری رو کوتاهتر میکنه و باعث میشه قابلیت جدید مثل یه بخش طبیعی از محصول به نظر برسه.
در Uxcel، ما روی ادغام تبلیغ پروفایل در جریان تکمیل دوره تمرکز کردیم؛ مسیری که کاربرهای ما به طور مداوم طی میکنن. این به ما اجازه داد تا نشون بدیم که چطور دستاوردهای یادگیری اونها به طور خودکار به ساختن پروفایلشون کمک میکنه.
جمعبندی
بازاریابی محصول خوب، ارزش فوقالعادهای هم برای تیم محصول و هم برای کل سازمان به ارمغان میاره. با دنبال کردن این مراحل و فکر کردن مثل یک بازاریاب محصول، میتونید مطمئن بشید که دیدگاههای کاربر بخشی از فرآیند توسعهی محصوله و در نهایت به قابلیتهایی منجر میشه که کاربرها عاشق کشف کردن و استفاده ازشون هستن.
یادتون باشه، شما به عنوان بازاریاب محصول، در جایگاه منحصربهفردی برای درک نیازهای کاربر و قابلیتهای محصول قرار دارید. از این دیدگاه استفاده کنید تا روی نحوهی توسعه، کشف و پذیرش قابلیتها توسط کاربرهاتون تأثیر بذارید.